مقدمه

آگورا سازه ای با کاربری اجتماعی و عمومی، به صورت میدان و فضایی باز در مرکز شهرهای یونانی است  که در دوران کلاسیک یونان پدیدار و در دوره هلنیستی به اوج شکوفایی خود می رسد. در واقع آگورا محل فعالیت های تجاری، اقتصادی، قضایی، جشن ها، اجتماعات مذهبی، مراسم هنری، تصمیم گیری های عمومی و... بوده است. با توجه به وضعیت اجتماعی یونان و دموکراسی حاکم در این دوران در واقع اگورا پاسخی به نیازها و مقتضیات اجتماعی زمان خود است. در حالیکه در ایران دوره هخامنشی، فاقد چنین سازه­ای با کاربری عمومی هستیم. در این نگارش با نگاهی به تعدادی از آگوراهای باقیمانده در یونان  و بطور اخص  آگورای آتن به تبیین کاربری اجتماعی آن پرداخته می­شود.


هنر و جامعه يونان باستان

  هنر غرب مديون هنر يونان است. هيچ فرهنگ و هنري در غرب نتوانسته به اندازه ي هنر يونان در مغرب زمين تاثير گذار باشد. جهان نگري يوناني بر مدار و محور انسان پايه گذاري مي شود. در جهان نگري ((انسان محورانه)) آنچه اهميت دارد انسان است و انسان به گفته ((پروتاگوراس)) مقياس همه چيز است. در هنر يونانيان آنچه آدمي را از همه چيز متمايز ميكند عقل است وعقل آدمي كه استدلال كردن را آموخته باشد، برترين پديده يا كاركردي است كه طبيعت آفريده است.  رسيدن به ((روح زيبا)) در گرو ((شناخت خود)) است. در نظر يونانيان نظام طبيعت و عقل زيبا ساده است و زيبايي اشياء با شناخت ما از آن چيز يكي است. دين در يونان نيز بر اساس و محور انساني مي چرخد. بارزترين ويژگي نگرشي ديني يونان باستان كه در آثار هنري آن نيز منعكس است جهان بيني انسان گرايانه (اوامانيستي) است. دين در فرهنگ يوناني مفهومي متفاوت با ساير تمدن ها دارد. دين يوناني ديني شاعرانه-افسانه اي و مخلوق بشر است و خدايان نيز چيزي نيستند جز انسان هاي آرماني با عمري طولاني و اين درست است در مقابل جهان خدايان در مصر باستان است. هنر در يونان نيز بر اساس همين نگرشي رشد و نمو پيدا ميكند. اسلوب هنري يونانيان مبتني بر طبيعت پردازي است و هر چند كه در ابتدا تحت تاثير هنر مصر و بين النهرين قرار دارد ولي به خاطر تلقي انسان محورانه ي يونانيان كه عاملي در رشد قوه ي استدلال و تلاش در تغيير محيط اطراف و انطباق آن با معيارهاي انساني است، هنر يونان نيز كم كم را پيشرفت و تحول را طي نموده و مرحله به مرحله از خامي و كودكي تا پختگي و كهولت را مي پيمايد. عناصر ثابت در فرهنگ و هنر يوناني عبارتند از: انسان، طبيعت و عقل.   

  سوای نیازهای فردی انسان در زندگی که به حیات این جهانی­ او بیشتر وابسته­اند و سوای تمایلات درونی و ذاتی وی به کاوش در کائنات و جستجو در عالم معنی، انسان نیازمند فضایی است که در آن خود را با دیگران ببیند و اجتماعی بودن خویش را بیازماید، به نمایش بگذارد و از آن بهره برد. بر این اساس است که انسان­های یکجانشین و سازمان­یافته در طول تاریخ همواره به فضایی همگانی نیاز داشته­اند تا در آن خواسته­های اجتماعی خود را عنوان کنند و اندیشه­ها، هنرها و فرهنگ خود را در جمع بیازمایند و به داد و ستد فرآورده­های خود و دیگران بپردازند. از این­رو می­توان گفت سنت گردهم­آیی در مجتمع­های زیستی، به تاریخ و شکل­گیری نخستین مجتمع­های زیستی انسانی باز می­گردد و از گذشته­های دور تا به امروز، در شهرها همواره فضاهایی برای اجتماع مردم و گفتگو در زمینه مسائل شهر وجود داشته است. اما نخستین فضاهای ساخته­شده و تدوین­یافته­ای که انسان­ها برای برگزاری رفتارها و رابطه­های جمعی خویش بنا کرده­اند، آگوراها و فوروم­ها هستند. 

  آگورا در یونان فضایی محدود و مشخص برای وقوع فعالیت­های اجتماعی شهر و برگزاری آزادانه رابطه­های اجتماعی و فرهنگی میان شهروندان بوده است، بطوری که برخورد اجتماعی مردم با هم و مداخله آنان در امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی قضایی و نیز برخوردهای فکری آنان در این فضا صورت می­گرفت. رومیان نیز فوروم­ها را در هماهنگی با نظام اداری شهرهای خود و جهت پاسخ­گویی به نیازهای خاص زندگی جمعی­شان ساخته بودند. فوروم به لحاظ کالبدی به آگورای یونانی شباهت داشت و به عنوان محلی برای برگزاری امور اداری شهروندان، انجام امور تجاری و امور سیاسی و گاه بخشی از امور مذهبی، زمینه برخورد اجتماعی مردم با هم را فراهم می­آورد.

 امروزه نیز، قرن­ها پس از یونان و روم باستان، اندیشه­های مردم­سالارانه­ای که از گذشته­های بسیار دور در غرب زاده شده و پرورش یافته بودند، در قالب فضاهای عمومی دیگری همچون پلازا یا میدان شهری و ساختمان­های عمومی همچون تالار شهر نمود یافته­اند و در حال حاضر این فضاها و بناهای عمومی جزء جدایی­ناپذیر شهرهای امروزی محسوب می­شوند.

  از دیدگاه کریستین نوربرگ شولتز، معمار اندیشمند نروژی، بناها و فضاهای عمومی، به عنوان یک دیدارکده عمومی، به تجلی ارزش­های مشترک شهروندان می­پردازند و مکانی برای وقوع فعالیت­های مورد رضایت عموم فراهم می­کنند. او معتقد است بنای عمومی مجموعه­ای از باورها و ارزش­ها را در خود می­گنجاند و توافق میان شهروندان را که بیانگر ارزش­ها و منافع مشترک بوده و بنیادهای عضویت اجتماعی و جامعه را می­افکند، بایستی توسط بناها و فضاهای عمومی تثبیت کرد و پدیدار نمود.


 آگورا

  آگورا (به انگلیسی: Agora و به یونانی: γορά) به میدان‌های عمومی مهم در شهرهای یونان باستان گفته می‌شد، که نقش مرکزیت شهر را ایفا می‌نمود. (ویکی پدیا) ميدان عمومي شهر كه نخستين بار در منطقه اي كه به طور طبيعي چند خيابان به هم مي رسند، شكل گرفت. اين فضا يك فرم هندسي خاص را دنبال نمي كرد، بلكه با گذشت زمان به شكلهاي منظم هندسي رسيد ساختمانهاي عمومي داخل اين ميدان ساخته مي شدند. كه يكي از آنها، فضاي ستوندار و طویلی بود كه شهروندان و بازرگانان در آنجا مبادله كالا ميكردند. آگورا در سه دوره: 1.كلاسيك قرن پنجم ق.م  2.دوره هلينسي قرن سوم ق.م  3.دوره رومي قرن دوم ميلادي ساخته شده اند. (زارعي 1379) . در واقع آگورا یک میدان- بازار بزرگ است که تمامی شهروندان می توانستند جمع شوند و برای امور متنوعی همچون، اجتماعات مذهبی، مسابقات قهرمانی، تمرین های نظامی، اجرائات هنری و تصمیم گیری های عمومی استفاده می شد. معمولاً در اضلاع چهارگانه آگورا، خانه شورا، پادگان نظامی، انبار، ضرابخانه، دادگاه، دفتر شهری برپا می­گشت. با توجه به وجود سنگهای مرزی به نظر می­رسد که آگوراها دارای محدوده جغرافیایی مشخصی بوده­اند.

از مهمترین آگوراهای باقیمانده در یونان می­توان به آگوراهای آتن(Athens)، آمفی­پولیس(Amphipolis)، آپولونیا(Apollonia)، برئوا(Beroea)، کرنتس(Corinth)، کوس(Cos)، کرت(Crete)، میتالینه(Mitylene)، نیاپلیس(Neapolis    ساموس(Samos      تسالونیکی (Thessalonica)،     فیلیپی (Philippi     رودس((Rhodes و  نیکوپلیس(Nicopolis) اشاره نمود.

آگورای آتن  

آگورا آتن فضاي باز بزرگي در حدود 200 مترشرقي غربي و 250 متر جنوبي شمالي است. آگورا از وسط به وسيله يك راه Panathenaic  به دو بخش تقسیم گشته است. اين خيابان، يك خيابان عريض ارتباط دهنده ديپيلون (Dipylon) ورودي اصلي شهر و آكروپليس است. در اوایل شکل گیری آگورا  در مرکز شهرساخت و سازهای خصوصی ممنوع و سپس خانه­های شخصی حذف شدند. بنابراين آگورا فضاي بازي است كه مي توانسته گسترده باشد. اما سپس در قرن ششم به آگورا انتقال داده شد. بناهاي عمومي، معابد، قربانگاه ها، طاق نصرت­ها در اطراف آگوراها بر پا شدند. در ميان اين بناهاي عمومي، سازه­ای است كه اكنون به استوای جنوبی(South stoa ) معروف است. این استوای در امتداد جانب جنوبي ميدان در حدود 430 تا 420 قبل از ميلاد جهت سکونت مسؤلان عالی رتبه كه مستقيما مشغول اداره امور تجاري شهر بودند، ساخته شده است.استوا  يك ساختمان طويل با ديوارهاي سترگ در انتها و يك رديف ستون در نما براي فراهم نمودن سرپناهی، براي شمار زيادي از مردمان بود که دراين مكان مقدس  به فعالیت مي پرداخته­اند.  استوا متشكل از 2 رديف ستون و 16 اتاق در پشت ستونها بود. احتمالاً اين اتاق­ها براي خرده فروشي استفاده می­گشته است (Donald F, Dixon, 237-239)   

پیش از ورودي اصلي آگورا  مکانهایی چون استوای منقوش(Stoa  Painted ) و استوای سلطنتي(Royal Stoa  ) واقع است. استوای منقوش معبدي از آفردويت در آنجا باقي مانده و شهرتش بخاطر سقوط تروا  و نبرد مارتن است و استوای سلطنتی با 60 متر طول و 8 عدد ستون به سبك دوريك در جانب شرقي و 1 ايوان و 3 ديوار سنگي در اطراف است  و شهرتش به واسطه نشستن حاكم سلطنتي، كسي كه وظايف مذهبي شاهان پيشين را انجام میداده، است(Glyde e. Fant, Mithchell g. Reddish 2003, 42).

قبل از ورود به فضای اصلی آگورا دو سازه وجود دارد که در جهت مسيريابي آگورا بسيار ارزشمند است. این سازه­ها در بالاي تپه ماهور سمت راست آگورا معبد هفاستيوس (Hephaestus) و استوای اتالوس(Stoa of Attalus) است. پیش از اينكه رومي ها، Odeion و معبد آرس (Ares)  را در قرن اول ميلادي بسازند، مركز ميدان اساسا باز بوده و ميدان بوسيله ساختمان هاي بزرگ در جوارش شكل گرفته بود است. بر اساس آثار مطالعات كلاسيك مدرسه آمريكا و محاسبات Pausanius، دادگاه قانوني آتن، جانب جنوبي آگورا واقع شده بود و استوای اتالوس نیز در سمت شرقي آن بوده است. استوای منقوش و ديگر ساختمان­هاي عمومي هم در جانب شمالي واقع شده­اند. در جانب غرب ساختمان هاي اجرايي و اداري آتن قرار گرفته بود. (Ibid 49) (تصویر 1،2 و 3)

بحث و نتیجه ­گیری

همچنان که اشاره شد آگورا عرصه­ای برای تجلی فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جامعه یونان باستان بوده است. در قیاس با جامعه یونان در ایران دوره هخامنشی هنر معمولاً سلطنتی و رسمی بوده است. در واقع چنین فقدانی  ریشه در تفاوتهای جامعه و هنر میان دو کشور یونان و ایران دارد. در حالیکه جامعه یونان سرشار از انسانگرای و حضور مردم عادی در هنر و معماری است، در دوره هخامنشی هنر در خدمت دربار و تمام صحنه­های هنری در نشان دادن شکوه و عظمت شاه بوده و تمامی مضامین هنری در حول محور شخص شاه می­گشته است. در واقع تفاوت اجتماعی و فرهنگی میان دو کشور به نوعی در معماری آگورا تجلی می ­یابد.