دکوراسیون پاییزی

پیشنهاد های پاییزی

* رنگ آمیزی دیوارهای فضا با رنگی پاییزی مانند آجری، اخرایی یا نارنجی ایده ای است که ممکن است برای سه ماه گران تمام شود. استفاده از لوازم دکوری مانند پارچه های گرم برای کوسن ها و رومیزی ها یا استفاده از تابلوهای هنری و دست باف های دیواری فضای خانگی و گرمی را که برای فصل سرد پاییز نیاز دارید به شما می دهد.

* اصولا دکور فصل پاییز شلوغ تر از بقیه فصل ها است. بنابراین اگر صندلی گهواره ای در منزلتان دارید قبل از اینکه سایه ها کوتاه تر شوند و آفتاب کم رونق تر آن را با یک کوسن و پتوی کوچک به مجموعه مبلمانتان اضافه کنید.

* اگر مبلمان فضای نشیمن را دور تا دور دیوارهای فضا چیده اید وقت آن است تا آنها را به هم نزدیک تر کنید و به صورت گروهی اطراف تلویزیون یا شومینه قرار دهید و فضایی دنج برای گپ و گفت ایجاد کنید.

* پارچه ها با آوردن رنگ و بافت به فضا تاثیری غیرقابل انکار در دکور آن می گذارند و تناسب بیشتری با دکور پاییزی دارند. کوسن ها و پرده های مخمل به جای انواع ساتن حس فضا را کاملا تغییر خواهد داد. در کنار آن استفاده از اکسسوری هایی مانند ظروف و گلدان های مسی یا سفالی به خاطر بافت قوی تر به جای انواع شیشه ای و کریستالی در این تغییر نقش مهمی خواهد داشت. عناصر دکوری برنزی و برنجی با طرح خورشید مانند آینه خورشیدی sunburst بارقه های طلایی خورشید را به خانه شما می آورند.

 

مقدمه ای بر کاربرد اصول فنگ شویی

چیزی به مفهوم خانه ی ایده آل یا محل کار ایده آل وجود ندارد.

قاعده این است: در شرایط خاصی زندگی می کنیم که هیچ کنترلی بر آن نداریم. با فنگ شویی یاد می گیریم که با استفاده از چیزهای ساده، چند قدم به ایده آل نزدیکتر شویم. این چیزهای ساده عبارت اند از کاربرد مواد مناسب، چیدمان مناسب، استفاده از گیاه، رنگ، آیینه و نور به نحوی که جریان چی در محیط به حداکثر برسد.

از چه چیزهایی باید پرهیز کرد؟ برای چیدمان اتاق های منزلمان به چه چیزهایی باید توجه کنیم؟ فنگ شویی راهنمایی های موثری در این موارد دارد.

قانون شماره یک فنگ شویی:

تمیز و آراسته باشید. در اتاق های درهم و برهم و مملو از خرت و پرت موانع متعددی بر سر راه تعامل مثبت دامنه های انرژی افراد وجود دارد. انرژی باید مجال جریان داشته باشد.

پیش از آن که به تحلیل محیط اطراف تان بپردازید، همه جا را مرتب کنید: از اینکه می بینید بسیاری از مشکلات برطرف شده اند متعجب خواهید شد. در حالت آراستگی و مرتب بودن، با اندکی کمک می توان انبوهی از انرژی های مثبت را دریافت کرد.


******

******

فنگ شویی و رنگ ها - بنفش

بنفش به عنصر آتش بسیار نزدیک است.

این رنگ هیجان آور است و به همین علت، حس معاشرت را در آدمی قوت می بخشد.

بسته به موقعیت، بد نیست برخی از لوازم کوچک منزلتان بنفش باشد.

******

******

******

******

*برای دیدن تصاویر با کیفیت اصلی میتونین از گزینه view image استفاده کنین*

فنگ شویی و رنگ ها - زرد

زرد سمبل کنترل، خرد، صبر و بردباری است.

این رنگ تاثیری جمعی دارد و در عین حال، محرک انرژی های روحانی است.

******

******

******

*برای دیدن تصاویر با کیفیت اصلی میتونین از گزینه view image استفاده کنین*

فنگ شویی و رنگ ها - سفید

رنگ سفید مفاهیم متعدد و متفاوتی دارد.

برای چینی ها سفید رنگ عزاداری است و به همین دلیل، به ندرت از آن استفاده می کنند.

در غرب، سفید نماد پاکی، بی گناهی، بدویت و بی پردگی است.

اگر می خواهید از راه به در شوید، سفید بپوشید! با این حال، در اطراف تان زیاد از رنگ سفید استفاده نکنید.

این رنگ فضایی به وجود می آورد که در آن می توانید بدون هیچ مزاحمت و اختلالی، فکر کنید و تصمیم بگیرید و حرکت کنید.

اما در چنین فضایی قدرت تصمیم گیری های پر جزئیات از شما سلب می شود.

******

******

******

******

******

******

******

******

******

******

*برای دیدن تصاویر با کیفیت اصلی میتونین از گزینه view image استفاده کنین*

فنگ شویی و رنگ ها - سرخ

سرخ هم رنگ زندگی است و هم بیش از هر رنگ دیگری شانس می آورد.

رشد، لذت، عشق، خوشی و خوشنامی در این رنگ نهفته است.

می گویند سرخ آنقدر قدرت دارد که جلوی نیروهای اهریمنی را بگیرد.

*توجه: از آنجا که رنگ سرخ انرژی فراوانی دارد، افراد پرانرژی یا افراد بیش از حد احساساتی نباید از این رنگ استفاده کنند.*

******

******

******

******

******

******

******

******

*برای دیدن تصاویر با کیفیت اصلی میتونین از گزینه view image استفاده کنین*

فنگ شویی و رنگ ها - ارغوانی

ارغوانی رنگ فیلسوف ها، رویا پرداز ها، سخن وران، شاعران و رویا بین هاست.

مفاهیم متعدد این رنگ عبارت اند از: آرمان های بلند پروازانه، وفاداری، صداقت وعشق.

ارغوانی را رنگ شناس نیز می دانند.

******

******

 *برای دیدن تصاویر با کیفیت اصلی میتونین از گزینه view image استفاده کنین*

فنگ شویی و رنگ ها - صورتی

با عشق و دلدادگی همراه است.
اگر احساس کسالت و رکود می کنید، صورتی بپوشید چون این رنگ گرما و آرامش می آفریند.
برای تغییر حال و هوا، با یک دسته گل در رنگ های مختلف صورتی چطورید؟
بد نیست هدیه ای هم به خودتان بدهید!

******

******

******

******

******

*برای دیدن تصاویر با کیفیت اصلی میتونین از گزینه view image استفاده کنین*

فنگ شویی و رنگ ها - نارنجی

نارنجی نشانه فعالیت اجتماعی است و علاقه مندی به در کنار هم بودن و لذت بردن از حضور یکدیگر.
این رنگ نیروی سازنده ای دارد و حتی در مناطق تاریک، فضایی آرام و پیش بینی ناپذیر خلق می کند.
کسانی که دوست دارند «موافق جریان آب شنا کنند» علاقه خاصی به رنگ نارنجی دارند.

******

******

******

******

******

******

******

******

*برای دیدن تصاویر با کیفیت اصلی میتونین از گزینه view image استفاده کنین*

فنگ شویی و رنگ ها - خاکستری

خاکستری رنگ ترسوها و افسرده هاست.
جدای از این مفهوم، خاکستری ویژگی بارزی دارد.

افراد عصبی باید از پوشیدن لباس هایی به این رنگ پرهیز کنند.

******

******

******

******

*برای دیدن تصاویر با کیفیت اصلی میتونین از گزینه view image استفاده کنین*

معماری که به آثارش آتش می زند...

این مصاحبه مربوط به چند سال پیش است . مهر ماه سال ۸۹ . مصاحبه عمادالدین زند هفته نامه پیام ساختمان:

معماري كه به آثارش آتش مي‌زند گفتگو با عماد الدين زند آرزو افشار زاده

اشاره: عمادالدین زند معمار جوانی است که آثار زیادی در زمینه معماری به وجود آورده و موفقیت هایی را در این زمینه کسب کرده طراحی و اجرای معماری داخلی ساختمان کانون مهندسان کرج طراحی ساختمان اداری سازمان پارکها طراحی داخلی سالن کنفرانس اداره پست و ... ازجمله آثار وی میباشد با وی در باره چگونگی خلق آثارش وتعریف معماری داخلی مصاحبه ای انجام داده ایم که خواندنی است. •

همواره شاهد موفقيت‌هاي شما در مسابقات معماري بوديم ، چه ويژگي در طرح‌هاي شما وجود دارد كه باعث اين پيروزي‌ها شده؟

لازم مي‌دونم كه به اين نكته اشاره كنم (به قول ناپلئون بناپارت انقدر شكست خوردم تا پيروز شدن رو آموختم) و براي من هم واقعاً همين طور بود. . اعتقاد من اين هست كه موفقيت در هر كاري به مجموعه‌اي از عوامل بستگي داره كه من مهمترين اونها رو تلاش بي وقفه و پشتكار مي‌دونم كه مطمئناً اين پشتكار احتياج به پيش‌نيازهاي آموزشي داره كه براي اين آموختن هرگز پاياني نيست. حال اينكه از نقطه نظر تخصصي چه ويژگي‌هايي در كارهاي من هست چيزيست كه در اينجا خود رو در مقام نقد كردن كارهاي خود نمي‌دونم، اما هميشه سعي كردم به دو نكته در طراحي توجه كنم ، اول احساسي كه فضا و يا عنصر معماري در بيننده و استفاده كننده ايجاد مي‌كنن (حس فضا) و دوم نونگري يا نوآوري و استفاده از قوه تخيل كه خوب خداوند به همه ما عطا كرده ، سعي من بر اين بوده كه از اين موهبت بيشتر استفاده كنم و گسترشش بدم. چون معتقدم يك طراح قبل از هر چيز با قدرت تخيلش طراح ميشه. •

از نظر شما معماري داخلي چيست؟ و چه تفاوت‌هايي با معماري دارد؟

معماري داخلي چيزيست كه به نوبه خودش مي‌تونه كيفيت زندگي رو بالا ببره ودر جهت راحتي، آرامش و‌ آسايش به ما كمك كنه. معماري داخلي هرگز چيزي جداي از معماري نيست و اين دو با هم آميخته هستند. يك كفش خوب وقتي كفش خوبي محسوب مي‌شه كه هم شكل زيبايي داشته باشه و هم پاي شما در اون راحت باشه (بيرون و درون) به عقيده من معماري و معماري داخلي تكميل كنندة هم هستن . در رشته معماري هم درست مثل رشتة پزشكي افراد ممكن هست كه به طور تخصصي گرايش‌هاي مختلفي رو انتخاب كنن كه يكي از آنها هم معماري داخلي خواهد بود.

يك ويژگي كه تقريباً در اكثر آثار معماري شما قبل از هر چيز جلب توجه مي‌كنه استفاده از رنگ قرمز هست آيا دليل خاصي دارد؟

بله ، رنگ قرمز رنگ آتش هست و آتش يكي از عناصر جهان هستي و منبع انرژي محسوب ميشه. رنگ قرمز به خصوص در فرهنگ شرق از اهميت زيادي برخوردار هست. در علم روانشناسي رنگ و همچنين در فنگ شويي به انرژي بالاي اين رنگ اشاره شده. استفادة درست و بجا از اين رنگ مي‌تونه فضاهايي با انرژي مثبت خلق كنه. و اين در شرايطي هست كه در استفاده از اين رنگ زياده‌روي نشه. چون در يك فضا استفاده نادرست و سطح زياد رنگ قرمز مي‌تونه نتيجه عكس داشته باشه. اين رنگ رو منبع انرژي مي‌دونيم البته ناگفته نماند كه عنصر وجودي خودم هم آتش هست و گاهي كمي از اين آتش رو به كارهام مي‌زنم. • 

با توجه به اين كه بخش مهمي از كار شما به پروژه‌هاي معماري داخلي اختصاص داره، وضعيت بازار معماري داخلي در ايران رو چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

در ايران معماري داخلي مقوله اي هست كه در دهه هشتاد آرام آرام جاي خودش رو باز كرد و در سالهاي اخير اين مسئله رشد چشمگيري داشته . برگزاري مسابقات متعدد معماري داخلي رقابت جالبي رو بين دفاتر معماري ايجاد كرده كه واقعاً اين نوع مسابقات لازمة بالا بردن سطح معماري به شمار ميره. مي بينيم كه معماري داخلي بين مردم اهميت بيشتري پيدا كرده و امروزه مردم دوست دارن از يك فروشگاه با معماري شيك خريد كنن يا به يك رستوران زيبا برن و كيفيت بصري محل زندگي‌شون رو بالا ببرن . اينها همه نشانه‌هاي اهميت معماري داخلي هست اما به هر حال در اين بين هجوم افراد غيرمتخصص به اين صنف در سطحي گسترده باعث آشفتگي و افت كيفي شده و شرايط كنوني اجتماعي فرهنگي و اقتصادي جامعه ما اين مسئله رو اجتناب ناپذير كرده . با همه اين تفاسير رشد كمي و كيفي پروژه‌هاي معماري داخلي چشمگير بوده و مطمئناًٌ فرهنگ سازي كه مجله‌ها و نشريات مرتبط با معماري انجام ميدن در اين حركت سهم زيادي داشته و همچنين حمايت كارفرماها و صاحبان سرمايه از معماري داخلي نقش بسيار مهمي در اعتلا و پيشرفت همه جانبه اين رشته داشته و خواهد داشت. •

وضعيت آموزش معماري داخلي رو در ايران چگونه مي‌بينيد؟

تقريباً ميشه گفت همانطور كه در پروژه‌ها رشد داشتيم شاهد گسترش كلاسها و دوره‌هاي متعدد معماري و دكوراسيون داخلي هم هستيم. و امروز دوره‌هاي آزاد زيادي وجود داره كه با استقبال قشر جوان روبرو هست البته با توجه به اين كه معماري داخلي در ايران رشته نوپايي محسوب ميشه . باتوجه به حجم زياد كلاسها كمبود اساتيد مجرب در اين ميان آشكار هست كه زمان اين مشكل رو حل خواهد كرد. •

با خبر شديم كه در يكي از دانشگاههاي فيليپين نمايشگاهي از آثار معماري شما برپا بوده ، كمي در اينباره بگوييد.

سال گذشته دعوتنامه‌اي از دانشگاه u.s.t به دستم رسيد كه دعوت كرده بودند در اونجا نمايشگاه و يك ورك شاپ چند روزه داشته باشم. به دليل گرفتاري هاي كاري من بعد از كمي تاخير به هر حال امسال اين كار به انجام رسيد و در تاريخ 23 June نمايشگاه با حضور رئيس دانشكده معماري و جمعي از دانشجويان و اساتيد معماري افتتاح شد. بازخورد اين نمايشگاه براي من بسيار شيرين بود و استقبال فراتر از اون چيزهايي بود كه انتظار مي رفت بخاطر تصوري كه مردم دنيا از ايران دارن براي خيلي از بازديد كننده‌ها عجيب بود كه اين ساختمانها در ايران طراحي و ساخته ميشن. من هميشه در سفرها عكس‌هاي زيادي از خيابانها و جاهاي مدرن و زيباي ايران به همراه دارم كه خيلي براي اونها جالب بود ، چون هميشه نهايتاً از ايران آثار باستاني ديده بودند. قرار بر اين بود كه يك هفته داير باشه كه بخاطر استقبال دانشجويان پنج روز هم تمديد شد. همچنين با همكاري دانشگاه ورك شاپي در طي سه روز برگزار كرديم كه يكي از بهترين تجربيات كار آموزشي من بود. •

در حال حاضر مشغول چه كارهايي هستيد و راجع به برنامه‌هاي آينده بفرماييد.

در حال حاضر من و همكارانم مشغول چند پروژه هستيم كه دوتاي آنها رو به اتمام هست . به دعوت موزه علي قلي آقا در اصفهان بزودي نمايشگاهي خواهم داشت و در اواخر پاييز امسال دو نمايشگاه همزمان در قبرس دارم كه در كنار همه اينها دوره‌هاي آموزش در حال برگزاري هست و خواهد بود و در اين كلاسها من در خدمت دانشجويان عزيز و مشتاق معماري هستم.

happy new year


حرفه معماری - ایتالیا

نقل قول

اخیراً در صحبت هایی که با مهندس دیبا داشتم ایشان خاطره ای را تعریف کردند که فکر کردم می تواند مورد توجه عده ای از دوستان قرار بگیرد:
«در سال های
۱۹۷۵ سفری به ایتالیا داشتم. اشخاصی را در شرایط و مناسبت‌های مختلف ملاقات کردم که از هر کدام می پرسیدم چه کاره اید؟ پاسخ می دادند: آرشیتکت. از عجایب اینکه هیچ کدام از این اشخاص کار معماری نمی‌کرد. وقتی برای استراحت به جزیره ساردنی در جنوب ایتالیا رفتم، از هتلم خواستم برای من یک همبازی تنیس پیدا کند. وقتی سر زمین رفتم، دیدم جوانی همسن خودم وارد زمین تنیس شد. بعد از بازی از وی سوال کردم شما چکاره اید؟ گفت: آرشیتکتم. بدون تامل از وی پرسیدم چرا در مملکت شما اینقدر آرشیتکت زیاد است. برای این تعداد آرشیتکت که کار نیست!
جواب شنیدم که: مهم نیست شما کار معماری می کنید یا نه. تحصیل در معماری یک فهم و ادراک عمومی در مورد زیبایی های زندگی و محیط، همچنین آگاهی از جامعه، فرهنگ و نهادهای آن ایجاد می کند که برای هر انسانی در هر شغل و کاری می تواند مفید باشد.»
از دیبا پرسیدم: این همه ایتالیایی به مدرسه های معماری می روند تا معرفت و شناختشان از زندگی بالا رود؟
دیبا: «جواب این سوال را من ندارم. ولی مسلماً‌ جوابی که این تنیس‌باز ایتالیایی به من داد، نمی تواند زیاد دور از واقعیت باشد. مخصوصاً‌ بعد از ملاقات افراد زیادی که همه آرشیتکت هستند ولی در مشاغل دیگر اشتغال دارند»

نـامـه عمـادالدین زنـد به یک دانشجوی معماری...

نمیدانم آنچه در این نامه مینویسم از خوش بینی من سرچشمه میگیرد یا اینکه می خواهم نگرانی هایی که برای تو دارم از سرم کم شود، این که کجا ایستاده ای هیچ اهمیتی ندارد ، آنچه مهم است این است که به کجا میخواهی بروی، 

به باور من هنر غریزه اصلی معمار است .بدان که، معمار مجموعه ایست از دانسته های هنری، علمی و فنی.
معمار فردیست که تمام زندگی خود را وقف آموختن میکند. معمار موسیقیدان است / مجسمه ساز است / نقاش است / معمار گرافیست است / عکاس است / نورپرداز است /معمار کارگردان است / معمار فلسفه میداند / طبیعت شناس است / روانشناس است / او شاعر شعر زندگیست. معمار سرپناه نمی سازد، بلکه خالق جهانی جدید است برای بهتر زندگی کردن . بدان که علم معمار بی هنر او بی ثمر است و هنر او بی علم او نیز هم . تو معمار خواهی شد. کار معمار به انسان مرتبط است. مخلوق او در تمام لحظه های زندگی مردم حضور دارد و او در کیفیت زندگی انسانها نقش دارد . کشف کردن و یافتن وظیفه توست،در دانشگاه، فارغ از خوب یا بد بودن استاد باش، خودت جستجو کن و خودت کشف کن، بهانه ها را دور بریز و استادها را رها کن، به انتظار آموختن ننشین بلکه به جستجوی آموختن برخیز، جز خودت هیچ کس نمی تواند به تو کمک کند، زندگی را بیاموز و بدان که محصول معمار تنها یک نقاشی یا یک مجسمه نیست این خطوط و احجام، 
چگونگی جریان زندگی را تعیین میکند. محصول معمار در گرو تعالی بینش و اندیشه اوست. 
شجاعت معمار خاصیت اوست. او با خلاقیت خود خطوط فرهنگ و اصالت گذشته را با شرایط و نیاز های کنونی منطبق میکند و با رویکردی فراتر از اندیشه امروز به آینده ای آرمانی پیوند میزند. معمار دروغ نمیگوید چونانکه معماری واقعیتی ست جاری در تاروپود زندگی. معمار حرف نمی بافد چونانکه معماری حقیقتی ست در قاب پنجره ای به وسعت جهان. او با داشته ها و اندیشه هایش روح و جریان حیات را در آجر و سیمان و آهن میدمد . رسالت سنگینی بر دوش تو خواهد بود ، چهره فردای شهر ها را تو خواهی ساخت، و آن زمان چه بلد باشی چه بلد نباشی کار دست توست، بدان که امروز سلیقه عمومی جامعه کج شده است و معمار ماندن در میان این کج سلیقگی ها کاریست بس دشوار زور رستم میخواهد و صبر ایوب. اما من هنوز بر این باورم که معمار در حبس زمان و مکان نیست، همچون آب باش بر سر سنگ.دل به دریا بزن که هیچ کس در خشکی شنا را یاد نگرفته، بیش از دیگران تلاش کن، بیش از دیگران ببین، بیش از دیگران فکر کن، و کم تر از دیگران بخواب،از خودت آغاز کن ، به خودت ایمان بیاور و به دیگران کمک کن تا آنچه را که تو یافته ای آنها نیز بدانند، و هرگز فراموش نکن که انسان بودن 
مهم ترین رسالت توست،
((عمادالدین زند))
کالیفرنیا- شهر فرشتگان
شهریور ماه 1392 

من یک معمارم...

من یک معمارم
انتخاب کرده ام متفاوت باشم
گاه عجیب خطابم میکنی گاه دیوانه
دیدگاهم را به سخره می گیری
اعتقاداتم را زیر سوال می بری
من زندگی را از دریچه پیچ و خم های احساس می بینم
زمین را جایگاه جادوگری ایده های ذهن خلاقم
آسمان را محل برافراشتن آفریده هایم
من خاص تر از آنم که قضاوتم کنی
من یک معمارم
مرا با خودت مقایسه نکن

نصیحتی از لوکوربوزیه...

به نقل از لوکوربوزیه پدر معماری (۱۹۸۴) :
" میبینیم که شکوفه ها هرگز بسته نمیشوند!....
دوستان معمار من٬کوشش های ما معجزه می آفرینند!این معجزه ها برای کیست؟!
ـ آری !مردم.
کدام مردم؟!... همان مردم عادی....
این انسان بیگانگان را مخاطب قرار میدهد.بیگانگانی که وجود دارند٬که می ایستند٬که منتظرند.که عاطفه و هنر برایشان چون نان و آب ضروری است....
مسئولیت بزرگی بر دوش یکایک ماست. "

سبک های معماری. معماری فولدینگ

فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است . دلوز در کتاب خود به نام ، فولد ، لایبنیتز و باروک ( 1982 ) جهان را چنین تبیین می کند : ” جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است . ” دلوز هستی و اجزاء آن را همواره در حال شدن می بیند .
یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای به نام ” ریزوم ” در سال 1976 در پاریس منتشر کرد . این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ( 1980) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید . رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان ، ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است . با قطع بخشی از ساقه آن ، این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند .
این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم
  ، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردند و اصول اولیه آن را زیر سوال بردند . از نظر آنها ، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار ، درخت گونه و مرکز مدار است .
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه 1990 مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ، فرانک گهری ، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند . از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیردل ، جفری کیپینز ، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد . همانند دیکانستراکشن ، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.

معماری مدرنیته...

مدرنيته:

جهان مدرن در مقابل دنياي كهن منظر و ديدي متفاوت از هستي دارد . و باور به آن دارد كه عقل جاي تفكرات ذهني دوره قرون وسطا را مي گيرد . مدرنيته وضعيت و حالتي است كه در تاريخ اتفاق افتاده است . و نوعي نگرش به هستي و زندگي است ولي مدرنيسم ايدئولوژي و بنا به رويكردي فهم مدرنيته از خودش است. اكثر معماران معتقد هستند كه آغاز عصر مدرن با پيدايش انسان گرايي وخرد گرايي در قرن 15 در شمال ايتاليا شروع شد. عواملي مثل رنسانس و دين گرايي و علم مداري و انقلاب صنعتي به اين روند شتاب داد.

اولين ساختمان مدرن در اواخر قرن 18 ساخته شد. از جمله اين ساختمان ها مي توان به نمايشگاه بين المللي در هاي پارك لندن و يا ساختمان قصر بلورين توسط جوزف پاكستن اشاره نمود . مي توان گفت كه اين ساختمان اولين اثر معماري با مصالح كاملا مدرن يعني آهن وشيشه بود.

نمايشگاه ديگري در شهر پاريس به مناسبت يكصدمين سال انقلاب كبير فرانسه بر گزار شد دو بناي مهم به نام هاي برج ايفل و تالار بزرگ ماشين در اين نمايشگاه جلب توجه مي كرد. ساختمان تالار ماشين نيز در نوع خود بي نظير بود . اين ساختمان با تمامي مصالح جديد يعني شيشه و فولاد ساخته شده بود . دهانه وسط اين بنا با خرپاي 115 متر پوشيده شده بود كه خود يك ركورد در ساختمان سازي بود . مهندس معمار اين ساختمان فرديناند دوترت بود.

معماري مدرن اوليه:

شروع معماري مدرن به صورت مدون و با استفاده از انديشه مدرن از اواخر قرن 19 ميلادي بود و خاستگاه اين معماري در امريكا در شهر شيكاگو و در اروپا در شهر هاي پاريس و برلين بود . دوره معماري مدرن اوليه از نيمه دهه 1880 تا اوايل جنگ جهاني اول يعني سال 1914 بود.

معماري مدرن متاخر:

رايت در اين دوره به عنوان معروف ترين معمار آمريكا شناخته مي شد و لوكوربوزيه به عنوان استاد مسلم معماري مدرن از عقايد خود در معماري فاصله گرفت و معماران ديگري هم به اين جمع اضافه شدند. معمار ديگري به نام رودولف با طراحي دانشكده معماري ييل در آمريكا بهترين نمونه ازاين سبك را نشان داد . در اين ساختمان نماي نمايان بتن شيار داده شده بود تا زبري آن وضوح بيشتري داشته باشد. در اين دوره شهر ديگري به نام برازيليا به عنوان پايتخت جديد در كشور برزيل توسط لوچيو كوستا طراحي شد. معمار ديگر برزيلي اسكار بود كه بسياري از ساختمان هاي مدرن اين شهر را طراحي كرد اين شهر نيز مانند عقايد لوكوربوزيه طراحي شد.

شهر همانند يك هواپيما طراحي شده بود كه در وسط آن بخش اداري ودر بال ها محلات مسكوني قرار داشت . اگرچه در اين شهر اسمان خراش صد هزار نفره وجود نداشت ولي ساختمان هاي مكعبي با فاصله هاي زياد تبلوري واضح از ايده لوكوربوزيه بود .

در ايران شهرك اكباتان در تهران مثال بسيار خوبي از شهر سازي بر اساس عقايد لوكوربوزيه بود. ميس ونده رو ديگر معمار صاحب نام مدرن تا پايان عمر بسيار فعال بود . او ساختمان هاي مكعب شكل خود را با استفاده از شيشه وفولاد طراحي مي كرد و در كارهاي او منحني الخط وجود نداشت و همه طراحي ها با استفاده از خطوط عمودي و زواياي نود درجه طراحي مي شد.

از معماران ديگر اين دوره مي توان به فيليپ جانسون واي ام پي اشاره كرد .

معماري مدرن متعالي

معماري مدرن متعالي و يا به اصطلاح اوج معماري مدرن در بين دو جنگ جهاني اول و دوم يعني دردهه هاي 20 و 30ميلادي در اروپا و در آمريكا مطرح شد. يكي از موضوعات كليدي و بسيار مهم در دوره متعالي مسئله صنعت و توليدات صنعتي بود. وتمامي معماران متعالي در اين دوره به نوعي با مسئله تكنولوژي در گير بودند. از پيشگامان اين دوره كه سعي در قطع كردن وابستگي هاي معماري مدرن به گذشته بودند مي توان به والتر گروپيوس و لوكوربوزيه اشاره اي كرد.

در آخر بايد اشاره كرد كه معماري مدرن نقطه عطفي در تاريخ معماري جهان بود زيرا براي اولين بار نگرش از سنت و گذشته به عنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد وپيشرفت به عنوان موضوع وهدف اصلي معماري مطرح شد.

معماري ارگانيك

بينش معماري ارگانيك ريشه در فلسفه رمانتيك دارد .رمانتيسم يك جنبش فلسفي وهنري وادبي است كه در اواخر قرن هيجده ونوزده ميلادي در شمال غرب اروپا شكل گرفت وبه ساير مناطق اروپا وامريكا سرايت كرد.اين جنبش واكنشي در مقابل خرد گرايي عقل مدرن بود .

فردريش ويلهم شيلينگ كه يكي از بنيان گذاران مهم فلسفه رمانتيك محسوب ميشود معتقد بود كه طبيعت جزيي از خود انسان است و بين انسان وطبيعت جدايي نيست.

معماري ارگانيك در امريكا در قرن 19 توسط فرانك فرنس و لويي ساليوان شكل گرفت اوج شكوفايي اين نظريه را مي توان در نيمه قرن اول بيستم در نوشتارهاي فرانك مشاهده كرد.



ساليوان كه خود از پايه گذاران سبك مكتب شيكاگو ومعماري مدرن در امريكا بود اعتقاد زيادي به فرم هاي طبيعي وسبك ارگانيك داشت .ساليوان به روشي معتقد بود كه مشابه پروسه به وجود آمدن در طبيعت بود. او براي اولين بار اصطلاح" فرم تابع عملكرد" را بيان نمود وچنين عنوان كرد كه بعد از مشاهده مستمر پروسه طبيعي به اين نتيجه رسيدم كه فرم تابع عملكرد است

يعني ساليوان فرم تابع عملكرد را در پروسه رشد وحركت طبيعي مي ديد.

از مشخصه هاي بارز اين ساختمان مي توان به پنجره هاي سرتاسري و كنسول نمودن بام ونشان دادن مصالح در ساختمان اشاره كرد .ازجمله شاخص ترين نمونه هاي اين ساختمان ها بايد از خانه روبي در حومه شيكاگو نام برد. در اوايل قرن بيسم به تدريج ايده هاي رايت در ساختمان هايش شكل مي گرفت . اگرچه رايت با تكنولوژي مدرن مخالفتي نداشت ولي تكنولوژي را وسيله اي براي رسيدن به يك معماري والاتر كه از نطر وي همانا معماري ارگانيك بود ميدانست وي در معماري ارگانيك نه عبارت را مشخص كرده بود:

الف) طبيعت: درختان وابرها فقط شامل بيرون نمي شدند بلكه شامل داخل بنا نيز مي شد .

ب) ارگانيك: به معناي همگوني و تلفيق اجزا نسبت به كل و كل نسبت به اجزا است.

ج) شكل تابع عمل كرد: عمل كرد صرف صحيح نمي باشد بلكه تلفيق فرم و عملكرد و استفاده از ابداع و قدرت تفكر انسان در رابطه با عمل كرد ضروري است. فرم و عمل كرد يكي است.

د) لطافت : تفكر و تخيل انسان بايد مصالح و سازه سخت ساختمان را به صورت فرم هاي دل پذير و انساني شكل دهد . مكانيك ساختمان بايد در اختيار انسان باشد و نه بالعكس.

ه) سنت: تبيعت و نه تقليد از سنت اساس تفكر معماري ارگانيك است.

و) تزيينات: بخش جدايي نا پذير با معماري است رابطه معماري با تزيينات مثل گل ها به شاخه هاي بوته مي باشد.

ز) روح: چيزي نيست كه به ساختمان القا شود بلكه در درون آن بايد وجود داشته باشد.

ح) بعد سوم : برخلاف اعتقاد عمومي بعد عرض نيست بلكه ضخامت و عمق است.

ط) فضا: عنصري است كه بايد دائما در حال گسترش باشد .

شاهكار معماري ارگانيك و رايت را مي توان در خانه ابشار در ايالت پنسيلوانيا در امريكا ديد.

رايت معتقد بود كه ماهيت ساختمان بايد نشان داده شود به گونه اي كه شيشه به عنوان شيشه وسنگ به عنوان سنگ به كار رود.

هرچند كه معماري ارگانيك بر خلاف كارهاي لوكوربوزيه صورتي جهاني نيافت ولي با اين حال پيرواني در ساير كشورها پيدا كرد. در ايران نيز مي توان در كارهاي مهندس هوشنگ سيحون و پارك جمشيديه معماري ارگانيك را مشاهده كرد.

خانه آبشار (تلفيق معماري وطبيعت)

خانه ماشيني است براي زندگي

لوكوربوزيه:

بهترين مصالح ساختماني مدرن يعني بتن وبه نهايت زيبايي رسيدن ان در معماري مورد استقبال قرار گرفت و كارهاي وي مورد استقبال جهاني قرار گرفت.

لوكوربوزيه شهر هاي اينده را شهرهايي تجسم نموده كه از اسمان خراش هاي عظيم ومرتفع تشكيل شده است .در هر يك از اسمان خراشهاي چند عمل كردي حدود چند صد هزار نفر زندگي وكار خواهند كرد در اين ساختمان ها اپارتمانهاي مسكوني وادارات وفروش گاه ها در يك محله بسيار بزرگ فراهم است و اهالي اين ساختمان ها به دور از سر وصدا بوده و به جاي ان از افتاب ومناظر زيبا استفاده مي كنند.بر اساس اين نظريه دوشهر مهم در دهه پنجاه ميلادي طراحي واجرا شد. يكي شهر چنديگار در هند بود كه توسط خود لوكوبوزيه طراحي شد وديگري شهر برازيليا در برزيل بود كه توسط لوچيو كوستا به عنوان پايتخت جديد طراحي گرديد.

در زمينه معماري لوكور بوزيه خانه را به عنوان ماشيني براي زندگي عنوان كرد.همان گونه كه اتومبيل ماشيني براي حركت است .وي پنج اصل رادر ساختمان هاي مدرن معرفي كرد كه عبارتند از:

الف : ستون ها ساختمان ها را از روي زمين بلند مي كنند

ب: بام مسطح وباغ روي بام

ج: پلان ازاد

د: پنجره هاي طويل و سرتاسري

ه: نماي ازاد و كف ها و ديواره ها بصورت كنسول .

لوكوربوزيه عقايد مطرح شده خود را در مورد معماري در طرح ويلاي ساووا در پواسي در شمال پاريس به نمايش گذارد .وي تكنولوژي را به عنوان منبع الهام معماري مدرن وپنج اصل ساختمان مدرن را به صورتي هنرمندانه وشاعرانه در اين ماشين زيستي پياده كرد .عملكرد هاي اين ساختمان كه همچون ماشيني بي الايش در وسط و مسلط بر محيط اطراف قرار دارد فراهم نمودن شرايط اسايش براي انسان است.

خانه ماشيني است براي زندگي (ايده اصلي لوكوربوزيه)

آسيب شناسي آموزش معماري در دانشگاه هاي ايران

نزديک به 7 دهه است که از آموزش معماري در دانشگاه هاي ايران مي گذرد و هنوز اين رشته تحصيلي که بهترين دانش آموزان کشور را به خود جذب مي کند، آنچنان که بايد و شايد نتوانسته است از نظر روشهاي آموزشي به سطح رضايت بخشي برسد.
براي شناسايي عواملي که باعث شده است اين رشته دانشگاهي دچار آسيب شود، نيازمند بررسي موضوع از منظرهاي متفاوت هستيم. مراکز آموزش معماري در کشورهايي که سابقه اي چند صدساله در اين زمينه را پشت سر گذاشته اند، متناسب با اهداف آموزشي و نوع نگرشي که به معماري دارند، محتواي دروس و برنامه ريزي هاي آموزشي خود را طراحي و اجرا مي کنند. دانشجويان نيز با شناخت کافي و آگاهانه ، دانشکده و نوع گرايش معماري خود را انتخاب مي کنند و در طول تحصيل با آن نگرش آموزش مي بينند. اما در ايران وضعيت به گونه ديگري است و هنوز برنامه ريزان آموزشي نتوانسته اند اهداف و برنامه هاي مناسبي را براي تدريس گرايش هاي متفاوت اين رشته تحصيلي طراحي کنند.
مهمترين و بارزترين دليل اين ادعا هم تدريس معماري در دانشکده هاي هنري و دانشکده هاي فني و مهندسي براساس سرفصل هاي مشترک درسي است ، بي آن که به کارکردهاي متفاوت اين دانشکده ها و مراکز آموزشي توجهي بشود. مهمترين دليلي که اين مشکل را به وجود آورده ، نبود تعريف دقيق معماري و مشخص نشدن مرزهاي گرايش هاي متعدد و متفاوت است

ادامه نوشته

كانستراكتيويسم

معماري كانستراكتيوسم به لحاظ مباحث نظري وساختمان هاي طراحي شده توسط معماران ان يكي از سبك هاي مهم براي تبيين اصول ساختمان هاي مدرن در بين دوجنگ جهاني بود.خاستگاه اين معماري شوروي بود .يكي از اولين ساختمان هاي اين سبك كه نماد اين سبك به حساب ميايد ماكت بناي يادبود بين الملل سوم است كه توسط ولاذيمير تاتلين طراحي شد.اين بناي مارپيچ حلزوني شكل به ارتفاع 390متر نمايشي بود از اعتقاد سوسياليسم بر روند تكاملي تاريخ به صورتي كه تاريخ خود را تكرارمي كند به طوري كه هر تكرار از مرحله اي بالاتر وفراتر از مرحله قبل است ودر نهايت تكامل تاريخ به سوسياليسم وكمونيسم منتهي ميشود.از وسط اين برج فولادي مر تفع ساختمان شيشهاي پارلمان اويزان است

الكساندر وسنين يكي از نظريه پردازان ومعماران مهم اين سبك به شمار ميرود طرح ساختمان

روزنامه پراودا اثر اين معمار است.كانستراكتيويست ها خواستار دگرگوني بنيادين در روشهاي ساخت وساز سنتي وبه طور كل نگرش جديد نسبت به هنروزيبايي بودند.

يكي از اولين شعارهاي ان ها در اوايل دهه 1920 چنين بود:"مرگ بر هنر زنده باد تكنولوژي زنده باد تكنسين هاي كانستراكتيويست.

از اواخر دهه 1920 اين سبك بر كشورهاي غربي تاثير گذارد و در فرانسه وهلند وسوييس و انگلستان نمونه هايي از ساختمان ها به اين سبك اجرا شد.ساختمان هاي هانزماير و الترگروپيوس در المان كه با اسكلت فلزي وپوسته شيشيه اي ساخته شده بودند شباهت زيادي به كارهاي كانستراكتيويست ها دارد .در امريكا در فيلاد دلفيا طرح ساختمان انجمن وجوه پس انداز تحت تاثير معماري كانستراكتيويسم بوده است.از اوايل دهه سي معماري كانستراكتيوسم رو به افول گذارد. وبه جاي ان مجددا رجعت به گذشته وتاريخ گرايي وبالاخص سبك نئوكلاسيك در شوروي مورد توجه قرار گرفت.

اندرز لوید رایت...

نگران تعلیم طراحی نباشید. اصول را تعلیم بدهید ۱۹۳۶

فکرت را بر چیزهای ساده متمرکز کن

که استاد پیر ما همیشه به آن سفارش می کرد!

این کار یعنی کل را به سطح اجزائش فرود آوردن.

چیزی که مطرح است کیفیت است

و از شرکت در مسابقات دوری کن ، مگر به قصد تفنن!و هرگز نقشه فروش نشو

معماری شغلی است که خودش باید صاحبش را پیدا کند

و آن قدر در طلب صداقت مبالغه کن که هرگز به طور کامل دستت به آن نرسد ( ۱۹۹۳)

———————

می پرسید توصیه من به جوانی که می خواهد وارد رشته معماری شود چیست؟

در کتاب جدیدم یک سخنرانی هست که در سال ۱۹۳۱ ‏در شیکاگو ایراد کرده ام. آن روز درباره روشها و ابزارها به او گفتم:هر معماری ای را که در دنیا هست فراموش کن

و آنها را صرفا کارهای خوبی تلقی کن به سیاق خودشان و در زمان خودشان

معماری را برای امرار معاش انتخاب نکن

مگر دوست داشته باشی که در کارت آن را اصل قرار دهی

از مدرسه معماری برحذر باش مگر در حد جزئی از کل مهندسی

. برو به کارگاه ، ماشینها و طرز اجرای ساختمانهای مدون را به چشم ببین

‏به اوگفتم باید فورا این عادت را در خودت بپرورانی که:

وقتی حاصل را می بینی فکر کنی که چطور این شده است؟

هر خصوصیت و جلوه ای به پرسش وادارت کند

یاد بگیری که بین چیز غیرعادی و زیبا فرق بگذاری و خوی تحلیل گری پیدا کنی. به او گفتم:.

فکرت را بر چیزهای ساده متمرکز کن

که استاد پیر ما همیشه به آن سفارش می کرد!

این کار یعنی کل را به سطح اجزائش فرود آوردن.

از طرز فکر امریکایی بازگشت سربع سرمایه!!! ؛ چنان حذر کن که انگار از سم مهلک

هیچ کاری را نیمه کاره و نارس انجام نده

و برای به بار نشستن تجربه ، اگر ده سال هم لازم است ، صبر کن.

طبیب می تواند اشتباهات خودش را دفن کند ،

ولی معمار چاره ای ندارد جز اینگه به صاحبکارش توصیه کند که:
با کاشتن بوته های مو روی اشتباهش را بپوشاند .

پس برای ساختن اولین بناهایت هرچه می توانی ازسکونتگاهت دور شو

: همین طور به او گفتم

یک مطبخ را با همان شوقی بساز ؛ که برای ساختن یک کلیسای جامع احساس میکنی .

چیزی که مطرح است کیفیت است

و از شرکت در مسابقات دوری کن ، مگر به قصد تفنن!و هرگز نقشه فروش نشو

معماری شغلی است که خودش باید صاحبش را پیدا کند

و آن قدر در طلب صداقت مبالغه کن که هرگز به طور کامل دستت به آن نرسد ( ۱۹۹۳)

‏ سعی کن کتاب طبیعت را مطالعه کنی.

آنچه باید درباره معماری ارگانیک بدانیم درکتابهای معمولی پیدا نمی شود

برای درس گرفتن از طبیعت باید با آن هم سخن شد

باید از درخت ، گل ، صدف…

یعنی دیدنی هایی که صادقانه بیانگر صورت ناشی از کارکرد هستند درس بگیریم.

ولی اگر به همین بسنده کنیم ، کار ما تقلید محض خواهد شد و بس.

اما اگر عمق بیشتری را بکاویم تا به اصولی برسیم که این چیز ها براساس آنها عمل می کنند!

به راز وابستگی صورت به کارکرد مورد انتظار ؛

که از درخت ساختمان و از ساختمان درخت می سازد پی می بریم

پدر من که کشیش و واعظ بود . به من آموخت که:

یک سمفونی را همچون ساختمان عظیمی که از اصوات ساخته شده در نظر آورماز آن زمان هر وقت به باخ و بتهوون و موتسارت گوش می کنم

معماری را می بینم که در حال ساختن است.

و از موسیقی درسهای ارزشمندی گرفته ام ؛

برای من مرحله دیگری بوده ‏است از ادراک طبیعت ( ۱۹۹۳)

تنها پیشرفت قطعی تو ، چه حالا و چه هر وقت دیگر ،
کارهایی اصولی است که در انتظام کامل به انجام رسیده ‏باشد. ( ۱۹۳۱ )

سبک های معماری. جنبش فوتوريسم

جنبش فوتوريسم :

اين جنبش در ايتاليا وبعد از جنگ جهاني اول ظهور كرد وپديد اورندگان اين جنبش خواستار جهاني بودند كه يكسره خود را با شرايط جديد به وجود امده در اثر انقلاب صنعتي وظهور تكنولوژي جديد تطبيق دهد وان چه را كه مربوط به جهان قبل از صنعت مدرن است از تاريخ حذف كنند . بنيان گذار اين سبك فيليپوتوماسو بود وتاكيد بيشتر اواين بود كه زيبايي جهان توسط زيبايي جديدي به نام "سرعت" غناي فزون تري يافته است. اين جنيش نسبتا عمر كوتاهي داشت و شروع جنگ جهاني اول اغازي بود بر پايان اين جنبش كه مي خواست در تاريخ معماري تحولي جديد ايجاد كند.هيچ ساختمان مهمي به اين سبك ساخته نشد.مطالب نظري معماري فوتوريسم همچون توجه به علم وتكنولوژي وجهان اينده وگسست از گذشته وبلند مرتبه سازي همه از مواردي بودند كه بعد ها تاثير بسياري برافكار وطرح هاي معماران مدرن متعالي همچون لوكوربوزيه وگروپيوس وهمچنين سبك هايي چون كانستراكتيوسم وهاي تك گذاشتند.

سبک های معماری. مکتب شیکاگو

مكتب شيكاگو:

شيكاگو در اواخر قرن 19 مركز خطوط راه اهن وارتباط شرق وغرب امريكا بود . در طي دو دهه اخر قرن نوزدهم اولين نمونه هاي ساختمان هاي مدرن به دور از هر گونه تاريخ گرايي و تزيينات در شيكاگو ساخته شد .ساختمان هاي اين دوره بلند مرتبه با اسكلت فولادي بود . اولين مهندس مطرح در اين دوره ويليام لي برون جني بود .جني ساختمان بيمه را بين سال هاي 5-1833 ساخت .بعد از او شركت ها وافراد ديگري مثل شركت برنهم وروت ساختمان شانزده طبقه بلوك مانودناك را بين سال هاي 91-1889 ساختند.ديوار اين برج ديوار باربر وسازه ان فلزي بود .اين برج فاقد هر گونه تزيينات بود.بعد از اين شركت ها شركت د يگري به نام ادلر وساليوان ديگر شركت هاي مهم اين مكتب بود لميي معروف ترين معمار اين سبك به شمار مي رفت . او براي اولين بار شعار" فرم تابع عملكرد" را كه از شعارهاي محوري معماري مدرن بود مطرح كرد .او علاقه زيادي به تزيينات نداشت و هر گونه تزيينات رادر ساختمان رد مي كرد.

ادامه نوشته