آسيب شناسي آموزش معماري در دانشگاه هاي ايران
نزديک به 7 دهه است که از آموزش معماري در دانشگاه
هاي ايران مي گذرد و هنوز اين رشته تحصيلي که بهترين دانش آموزان کشور را به خود
جذب مي کند، آنچنان که بايد و شايد نتوانسته است از نظر روشهاي آموزشي به سطح
رضايت بخشي برسد.
براي شناسايي عواملي که باعث شده است اين رشته دانشگاهي دچار آسيب شود، نيازمند بررسي موضوع از منظرهاي متفاوت هستيم. مراکز آموزش معماري در کشورهايي که سابقه اي چند صدساله در اين زمينه را پشت سر گذاشته اند، متناسب با اهداف آموزشي و نوع نگرشي که به معماري دارند، محتواي دروس و برنامه ريزي هاي آموزشي خود را طراحي و اجرا مي کنند. دانشجويان نيز با شناخت کافي و آگاهانه ، دانشکده و نوع گرايش معماري خود را انتخاب مي کنند و در طول تحصيل با آن نگرش آموزش مي بينند. اما در ايران وضعيت به گونه ديگري است و هنوز برنامه ريزان آموزشي نتوانسته اند اهداف و برنامه هاي مناسبي را براي تدريس گرايش هاي متفاوت اين رشته تحصيلي طراحي کنند.
مهمترين و بارزترين دليل اين ادعا هم تدريس معماري در دانشکده هاي هنري و دانشکده هاي فني و مهندسي براساس سرفصل هاي مشترک درسي است ، بي آن که به کارکردهاي متفاوت اين دانشکده ها و مراکز آموزشي توجهي بشود. مهمترين دليلي که اين مشکل را به وجود آورده ، نبود تعريف دقيق معماري و مشخص نشدن مرزهاي گرايش هاي متعدد و متفاوت است.
براي شناسايي عواملي که باعث شده است اين رشته دانشگاهي دچار آسيب شود، نيازمند بررسي موضوع از منظرهاي متفاوت هستيم. مراکز آموزش معماري در کشورهايي که سابقه اي چند صدساله در اين زمينه را پشت سر گذاشته اند، متناسب با اهداف آموزشي و نوع نگرشي که به معماري دارند، محتواي دروس و برنامه ريزي هاي آموزشي خود را طراحي و اجرا مي کنند. دانشجويان نيز با شناخت کافي و آگاهانه ، دانشکده و نوع گرايش معماري خود را انتخاب مي کنند و در طول تحصيل با آن نگرش آموزش مي بينند. اما در ايران وضعيت به گونه ديگري است و هنوز برنامه ريزان آموزشي نتوانسته اند اهداف و برنامه هاي مناسبي را براي تدريس گرايش هاي متفاوت اين رشته تحصيلي طراحي کنند.
مهمترين و بارزترين دليل اين ادعا هم تدريس معماري در دانشکده هاي هنري و دانشکده هاي فني و مهندسي براساس سرفصل هاي مشترک درسي است ، بي آن که به کارکردهاي متفاوت اين دانشکده ها و مراکز آموزشي توجهي بشود. مهمترين دليلي که اين مشکل را به وجود آورده ، نبود تعريف دقيق معماري و مشخص نشدن مرزهاي گرايش هاي متعدد و متفاوت است.