مانده تا سینی ما پر شود از صحبت سنبوسه و عید
در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد
و نه آواز پری می‌رسد از روزن منظومه‌ی برف
تشنه‌ ی زمزمه‌ام!
مانده تا مرغ سر چینه‌ ی اسفند صدا بردارد
پس چه باید بکنم؟
من که در لخت‌ترین موسم بی‌چهچه سال
تشنه‌ی زمزمه‌ام
بهتر آن است که برخیزم
رنگ را بردارم
روی تنهایی خود نقشه‌ی مرغی بکشم...