معماری مدرنیته...

مدرنيته:

جهان مدرن در مقابل دنياي كهن منظر و ديدي متفاوت از هستي دارد . و باور به آن دارد كه عقل جاي تفكرات ذهني دوره قرون وسطا را مي گيرد . مدرنيته وضعيت و حالتي است كه در تاريخ اتفاق افتاده است . و نوعي نگرش به هستي و زندگي است ولي مدرنيسم ايدئولوژي و بنا به رويكردي فهم مدرنيته از خودش است. اكثر معماران معتقد هستند كه آغاز عصر مدرن با پيدايش انسان گرايي وخرد گرايي در قرن 15 در شمال ايتاليا شروع شد. عواملي مثل رنسانس و دين گرايي و علم مداري و انقلاب صنعتي به اين روند شتاب داد.

اولين ساختمان مدرن در اواخر قرن 18 ساخته شد. از جمله اين ساختمان ها مي توان به نمايشگاه بين المللي در هاي پارك لندن و يا ساختمان قصر بلورين توسط جوزف پاكستن اشاره نمود . مي توان گفت كه اين ساختمان اولين اثر معماري با مصالح كاملا مدرن يعني آهن وشيشه بود.

نمايشگاه ديگري در شهر پاريس به مناسبت يكصدمين سال انقلاب كبير فرانسه بر گزار شد دو بناي مهم به نام هاي برج ايفل و تالار بزرگ ماشين در اين نمايشگاه جلب توجه مي كرد. ساختمان تالار ماشين نيز در نوع خود بي نظير بود . اين ساختمان با تمامي مصالح جديد يعني شيشه و فولاد ساخته شده بود . دهانه وسط اين بنا با خرپاي 115 متر پوشيده شده بود كه خود يك ركورد در ساختمان سازي بود . مهندس معمار اين ساختمان فرديناند دوترت بود.

معماري مدرن اوليه:

شروع معماري مدرن به صورت مدون و با استفاده از انديشه مدرن از اواخر قرن 19 ميلادي بود و خاستگاه اين معماري در امريكا در شهر شيكاگو و در اروپا در شهر هاي پاريس و برلين بود . دوره معماري مدرن اوليه از نيمه دهه 1880 تا اوايل جنگ جهاني اول يعني سال 1914 بود.

معماري مدرن متاخر:

رايت در اين دوره به عنوان معروف ترين معمار آمريكا شناخته مي شد و لوكوربوزيه به عنوان استاد مسلم معماري مدرن از عقايد خود در معماري فاصله گرفت و معماران ديگري هم به اين جمع اضافه شدند. معمار ديگري به نام رودولف با طراحي دانشكده معماري ييل در آمريكا بهترين نمونه ازاين سبك را نشان داد . در اين ساختمان نماي نمايان بتن شيار داده شده بود تا زبري آن وضوح بيشتري داشته باشد. در اين دوره شهر ديگري به نام برازيليا به عنوان پايتخت جديد در كشور برزيل توسط لوچيو كوستا طراحي شد. معمار ديگر برزيلي اسكار بود كه بسياري از ساختمان هاي مدرن اين شهر را طراحي كرد اين شهر نيز مانند عقايد لوكوربوزيه طراحي شد.

شهر همانند يك هواپيما طراحي شده بود كه در وسط آن بخش اداري ودر بال ها محلات مسكوني قرار داشت . اگرچه در اين شهر اسمان خراش صد هزار نفره وجود نداشت ولي ساختمان هاي مكعبي با فاصله هاي زياد تبلوري واضح از ايده لوكوربوزيه بود .

در ايران شهرك اكباتان در تهران مثال بسيار خوبي از شهر سازي بر اساس عقايد لوكوربوزيه بود. ميس ونده رو ديگر معمار صاحب نام مدرن تا پايان عمر بسيار فعال بود . او ساختمان هاي مكعب شكل خود را با استفاده از شيشه وفولاد طراحي مي كرد و در كارهاي او منحني الخط وجود نداشت و همه طراحي ها با استفاده از خطوط عمودي و زواياي نود درجه طراحي مي شد.

از معماران ديگر اين دوره مي توان به فيليپ جانسون واي ام پي اشاره كرد .

معماري مدرن متعالي

معماري مدرن متعالي و يا به اصطلاح اوج معماري مدرن در بين دو جنگ جهاني اول و دوم يعني دردهه هاي 20 و 30ميلادي در اروپا و در آمريكا مطرح شد. يكي از موضوعات كليدي و بسيار مهم در دوره متعالي مسئله صنعت و توليدات صنعتي بود. وتمامي معماران متعالي در اين دوره به نوعي با مسئله تكنولوژي در گير بودند. از پيشگامان اين دوره كه سعي در قطع كردن وابستگي هاي معماري مدرن به گذشته بودند مي توان به والتر گروپيوس و لوكوربوزيه اشاره اي كرد.

در آخر بايد اشاره كرد كه معماري مدرن نقطه عطفي در تاريخ معماري جهان بود زيرا براي اولين بار نگرش از سنت و گذشته به عنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد وپيشرفت به عنوان موضوع وهدف اصلي معماري مطرح شد.

معماري ارگانيك

بينش معماري ارگانيك ريشه در فلسفه رمانتيك دارد .رمانتيسم يك جنبش فلسفي وهنري وادبي است كه در اواخر قرن هيجده ونوزده ميلادي در شمال غرب اروپا شكل گرفت وبه ساير مناطق اروپا وامريكا سرايت كرد.اين جنبش واكنشي در مقابل خرد گرايي عقل مدرن بود .

فردريش ويلهم شيلينگ كه يكي از بنيان گذاران مهم فلسفه رمانتيك محسوب ميشود معتقد بود كه طبيعت جزيي از خود انسان است و بين انسان وطبيعت جدايي نيست.

معماري ارگانيك در امريكا در قرن 19 توسط فرانك فرنس و لويي ساليوان شكل گرفت اوج شكوفايي اين نظريه را مي توان در نيمه قرن اول بيستم در نوشتارهاي فرانك مشاهده كرد.



ساليوان كه خود از پايه گذاران سبك مكتب شيكاگو ومعماري مدرن در امريكا بود اعتقاد زيادي به فرم هاي طبيعي وسبك ارگانيك داشت .ساليوان به روشي معتقد بود كه مشابه پروسه به وجود آمدن در طبيعت بود. او براي اولين بار اصطلاح" فرم تابع عملكرد" را بيان نمود وچنين عنوان كرد كه بعد از مشاهده مستمر پروسه طبيعي به اين نتيجه رسيدم كه فرم تابع عملكرد است

يعني ساليوان فرم تابع عملكرد را در پروسه رشد وحركت طبيعي مي ديد.

از مشخصه هاي بارز اين ساختمان مي توان به پنجره هاي سرتاسري و كنسول نمودن بام ونشان دادن مصالح در ساختمان اشاره كرد .ازجمله شاخص ترين نمونه هاي اين ساختمان ها بايد از خانه روبي در حومه شيكاگو نام برد. در اوايل قرن بيسم به تدريج ايده هاي رايت در ساختمان هايش شكل مي گرفت . اگرچه رايت با تكنولوژي مدرن مخالفتي نداشت ولي تكنولوژي را وسيله اي براي رسيدن به يك معماري والاتر كه از نطر وي همانا معماري ارگانيك بود ميدانست وي در معماري ارگانيك نه عبارت را مشخص كرده بود:

الف) طبيعت: درختان وابرها فقط شامل بيرون نمي شدند بلكه شامل داخل بنا نيز مي شد .

ب) ارگانيك: به معناي همگوني و تلفيق اجزا نسبت به كل و كل نسبت به اجزا است.

ج) شكل تابع عمل كرد: عمل كرد صرف صحيح نمي باشد بلكه تلفيق فرم و عملكرد و استفاده از ابداع و قدرت تفكر انسان در رابطه با عمل كرد ضروري است. فرم و عمل كرد يكي است.

د) لطافت : تفكر و تخيل انسان بايد مصالح و سازه سخت ساختمان را به صورت فرم هاي دل پذير و انساني شكل دهد . مكانيك ساختمان بايد در اختيار انسان باشد و نه بالعكس.

ه) سنت: تبيعت و نه تقليد از سنت اساس تفكر معماري ارگانيك است.

و) تزيينات: بخش جدايي نا پذير با معماري است رابطه معماري با تزيينات مثل گل ها به شاخه هاي بوته مي باشد.

ز) روح: چيزي نيست كه به ساختمان القا شود بلكه در درون آن بايد وجود داشته باشد.

ح) بعد سوم : برخلاف اعتقاد عمومي بعد عرض نيست بلكه ضخامت و عمق است.

ط) فضا: عنصري است كه بايد دائما در حال گسترش باشد .

شاهكار معماري ارگانيك و رايت را مي توان در خانه ابشار در ايالت پنسيلوانيا در امريكا ديد.

رايت معتقد بود كه ماهيت ساختمان بايد نشان داده شود به گونه اي كه شيشه به عنوان شيشه وسنگ به عنوان سنگ به كار رود.

هرچند كه معماري ارگانيك بر خلاف كارهاي لوكوربوزيه صورتي جهاني نيافت ولي با اين حال پيرواني در ساير كشورها پيدا كرد. در ايران نيز مي توان در كارهاي مهندس هوشنگ سيحون و پارك جمشيديه معماري ارگانيك را مشاهده كرد.

خانه آبشار (تلفيق معماري وطبيعت)

خانه ماشيني است براي زندگي

لوكوربوزيه:

بهترين مصالح ساختماني مدرن يعني بتن وبه نهايت زيبايي رسيدن ان در معماري مورد استقبال قرار گرفت و كارهاي وي مورد استقبال جهاني قرار گرفت.

لوكوربوزيه شهر هاي اينده را شهرهايي تجسم نموده كه از اسمان خراش هاي عظيم ومرتفع تشكيل شده است .در هر يك از اسمان خراشهاي چند عمل كردي حدود چند صد هزار نفر زندگي وكار خواهند كرد در اين ساختمان ها اپارتمانهاي مسكوني وادارات وفروش گاه ها در يك محله بسيار بزرگ فراهم است و اهالي اين ساختمان ها به دور از سر وصدا بوده و به جاي ان از افتاب ومناظر زيبا استفاده مي كنند.بر اساس اين نظريه دوشهر مهم در دهه پنجاه ميلادي طراحي واجرا شد. يكي شهر چنديگار در هند بود كه توسط خود لوكوبوزيه طراحي شد وديگري شهر برازيليا در برزيل بود كه توسط لوچيو كوستا به عنوان پايتخت جديد طراحي گرديد.

در زمينه معماري لوكور بوزيه خانه را به عنوان ماشيني براي زندگي عنوان كرد.همان گونه كه اتومبيل ماشيني براي حركت است .وي پنج اصل رادر ساختمان هاي مدرن معرفي كرد كه عبارتند از:

الف : ستون ها ساختمان ها را از روي زمين بلند مي كنند

ب: بام مسطح وباغ روي بام

ج: پلان ازاد

د: پنجره هاي طويل و سرتاسري

ه: نماي ازاد و كف ها و ديواره ها بصورت كنسول .

لوكوربوزيه عقايد مطرح شده خود را در مورد معماري در طرح ويلاي ساووا در پواسي در شمال پاريس به نمايش گذارد .وي تكنولوژي را به عنوان منبع الهام معماري مدرن وپنج اصل ساختمان مدرن را به صورتي هنرمندانه وشاعرانه در اين ماشين زيستي پياده كرد .عملكرد هاي اين ساختمان كه همچون ماشيني بي الايش در وسط و مسلط بر محيط اطراف قرار دارد فراهم نمودن شرايط اسايش براي انسان است.

خانه ماشيني است براي زندگي (ايده اصلي لوكوربوزيه)

آسيب شناسي آموزش معماري در دانشگاه هاي ايران

نزديک به 7 دهه است که از آموزش معماري در دانشگاه هاي ايران مي گذرد و هنوز اين رشته تحصيلي که بهترين دانش آموزان کشور را به خود جذب مي کند، آنچنان که بايد و شايد نتوانسته است از نظر روشهاي آموزشي به سطح رضايت بخشي برسد.
براي شناسايي عواملي که باعث شده است اين رشته دانشگاهي دچار آسيب شود، نيازمند بررسي موضوع از منظرهاي متفاوت هستيم. مراکز آموزش معماري در کشورهايي که سابقه اي چند صدساله در اين زمينه را پشت سر گذاشته اند، متناسب با اهداف آموزشي و نوع نگرشي که به معماري دارند، محتواي دروس و برنامه ريزي هاي آموزشي خود را طراحي و اجرا مي کنند. دانشجويان نيز با شناخت کافي و آگاهانه ، دانشکده و نوع گرايش معماري خود را انتخاب مي کنند و در طول تحصيل با آن نگرش آموزش مي بينند. اما در ايران وضعيت به گونه ديگري است و هنوز برنامه ريزان آموزشي نتوانسته اند اهداف و برنامه هاي مناسبي را براي تدريس گرايش هاي متفاوت اين رشته تحصيلي طراحي کنند.
مهمترين و بارزترين دليل اين ادعا هم تدريس معماري در دانشکده هاي هنري و دانشکده هاي فني و مهندسي براساس سرفصل هاي مشترک درسي است ، بي آن که به کارکردهاي متفاوت اين دانشکده ها و مراکز آموزشي توجهي بشود. مهمترين دليلي که اين مشکل را به وجود آورده ، نبود تعريف دقيق معماري و مشخص نشدن مرزهاي گرايش هاي متعدد و متفاوت است

ادامه نوشته

كانستراكتيويسم

معماري كانستراكتيوسم به لحاظ مباحث نظري وساختمان هاي طراحي شده توسط معماران ان يكي از سبك هاي مهم براي تبيين اصول ساختمان هاي مدرن در بين دوجنگ جهاني بود.خاستگاه اين معماري شوروي بود .يكي از اولين ساختمان هاي اين سبك كه نماد اين سبك به حساب ميايد ماكت بناي يادبود بين الملل سوم است كه توسط ولاذيمير تاتلين طراحي شد.اين بناي مارپيچ حلزوني شكل به ارتفاع 390متر نمايشي بود از اعتقاد سوسياليسم بر روند تكاملي تاريخ به صورتي كه تاريخ خود را تكرارمي كند به طوري كه هر تكرار از مرحله اي بالاتر وفراتر از مرحله قبل است ودر نهايت تكامل تاريخ به سوسياليسم وكمونيسم منتهي ميشود.از وسط اين برج فولادي مر تفع ساختمان شيشهاي پارلمان اويزان است

الكساندر وسنين يكي از نظريه پردازان ومعماران مهم اين سبك به شمار ميرود طرح ساختمان

روزنامه پراودا اثر اين معمار است.كانستراكتيويست ها خواستار دگرگوني بنيادين در روشهاي ساخت وساز سنتي وبه طور كل نگرش جديد نسبت به هنروزيبايي بودند.

يكي از اولين شعارهاي ان ها در اوايل دهه 1920 چنين بود:"مرگ بر هنر زنده باد تكنولوژي زنده باد تكنسين هاي كانستراكتيويست.

از اواخر دهه 1920 اين سبك بر كشورهاي غربي تاثير گذارد و در فرانسه وهلند وسوييس و انگلستان نمونه هايي از ساختمان ها به اين سبك اجرا شد.ساختمان هاي هانزماير و الترگروپيوس در المان كه با اسكلت فلزي وپوسته شيشيه اي ساخته شده بودند شباهت زيادي به كارهاي كانستراكتيويست ها دارد .در امريكا در فيلاد دلفيا طرح ساختمان انجمن وجوه پس انداز تحت تاثير معماري كانستراكتيويسم بوده است.از اوايل دهه سي معماري كانستراكتيوسم رو به افول گذارد. وبه جاي ان مجددا رجعت به گذشته وتاريخ گرايي وبالاخص سبك نئوكلاسيك در شوروي مورد توجه قرار گرفت.

اندرز لوید رایت...

نگران تعلیم طراحی نباشید. اصول را تعلیم بدهید ۱۹۳۶

فکرت را بر چیزهای ساده متمرکز کن

که استاد پیر ما همیشه به آن سفارش می کرد!

این کار یعنی کل را به سطح اجزائش فرود آوردن.

چیزی که مطرح است کیفیت است

و از شرکت در مسابقات دوری کن ، مگر به قصد تفنن!و هرگز نقشه فروش نشو

معماری شغلی است که خودش باید صاحبش را پیدا کند

و آن قدر در طلب صداقت مبالغه کن که هرگز به طور کامل دستت به آن نرسد ( ۱۹۹۳)

———————

می پرسید توصیه من به جوانی که می خواهد وارد رشته معماری شود چیست؟

در کتاب جدیدم یک سخنرانی هست که در سال ۱۹۳۱ ‏در شیکاگو ایراد کرده ام. آن روز درباره روشها و ابزارها به او گفتم:هر معماری ای را که در دنیا هست فراموش کن

و آنها را صرفا کارهای خوبی تلقی کن به سیاق خودشان و در زمان خودشان

معماری را برای امرار معاش انتخاب نکن

مگر دوست داشته باشی که در کارت آن را اصل قرار دهی

از مدرسه معماری برحذر باش مگر در حد جزئی از کل مهندسی

. برو به کارگاه ، ماشینها و طرز اجرای ساختمانهای مدون را به چشم ببین

‏به اوگفتم باید فورا این عادت را در خودت بپرورانی که:

وقتی حاصل را می بینی فکر کنی که چطور این شده است؟

هر خصوصیت و جلوه ای به پرسش وادارت کند

یاد بگیری که بین چیز غیرعادی و زیبا فرق بگذاری و خوی تحلیل گری پیدا کنی. به او گفتم:.

فکرت را بر چیزهای ساده متمرکز کن

که استاد پیر ما همیشه به آن سفارش می کرد!

این کار یعنی کل را به سطح اجزائش فرود آوردن.

از طرز فکر امریکایی بازگشت سربع سرمایه!!! ؛ چنان حذر کن که انگار از سم مهلک

هیچ کاری را نیمه کاره و نارس انجام نده

و برای به بار نشستن تجربه ، اگر ده سال هم لازم است ، صبر کن.

طبیب می تواند اشتباهات خودش را دفن کند ،

ولی معمار چاره ای ندارد جز اینگه به صاحبکارش توصیه کند که:
با کاشتن بوته های مو روی اشتباهش را بپوشاند .

پس برای ساختن اولین بناهایت هرچه می توانی ازسکونتگاهت دور شو

: همین طور به او گفتم

یک مطبخ را با همان شوقی بساز ؛ که برای ساختن یک کلیسای جامع احساس میکنی .

چیزی که مطرح است کیفیت است

و از شرکت در مسابقات دوری کن ، مگر به قصد تفنن!و هرگز نقشه فروش نشو

معماری شغلی است که خودش باید صاحبش را پیدا کند

و آن قدر در طلب صداقت مبالغه کن که هرگز به طور کامل دستت به آن نرسد ( ۱۹۹۳)

‏ سعی کن کتاب طبیعت را مطالعه کنی.

آنچه باید درباره معماری ارگانیک بدانیم درکتابهای معمولی پیدا نمی شود

برای درس گرفتن از طبیعت باید با آن هم سخن شد

باید از درخت ، گل ، صدف…

یعنی دیدنی هایی که صادقانه بیانگر صورت ناشی از کارکرد هستند درس بگیریم.

ولی اگر به همین بسنده کنیم ، کار ما تقلید محض خواهد شد و بس.

اما اگر عمق بیشتری را بکاویم تا به اصولی برسیم که این چیز ها براساس آنها عمل می کنند!

به راز وابستگی صورت به کارکرد مورد انتظار ؛

که از درخت ساختمان و از ساختمان درخت می سازد پی می بریم

پدر من که کشیش و واعظ بود . به من آموخت که:

یک سمفونی را همچون ساختمان عظیمی که از اصوات ساخته شده در نظر آورماز آن زمان هر وقت به باخ و بتهوون و موتسارت گوش می کنم

معماری را می بینم که در حال ساختن است.

و از موسیقی درسهای ارزشمندی گرفته ام ؛

برای من مرحله دیگری بوده ‏است از ادراک طبیعت ( ۱۹۹۳)

تنها پیشرفت قطعی تو ، چه حالا و چه هر وقت دیگر ،
کارهایی اصولی است که در انتظام کامل به انجام رسیده ‏باشد. ( ۱۹۳۱ )

سبک های معماری. جنبش فوتوريسم

جنبش فوتوريسم :

اين جنبش در ايتاليا وبعد از جنگ جهاني اول ظهور كرد وپديد اورندگان اين جنبش خواستار جهاني بودند كه يكسره خود را با شرايط جديد به وجود امده در اثر انقلاب صنعتي وظهور تكنولوژي جديد تطبيق دهد وان چه را كه مربوط به جهان قبل از صنعت مدرن است از تاريخ حذف كنند . بنيان گذار اين سبك فيليپوتوماسو بود وتاكيد بيشتر اواين بود كه زيبايي جهان توسط زيبايي جديدي به نام "سرعت" غناي فزون تري يافته است. اين جنيش نسبتا عمر كوتاهي داشت و شروع جنگ جهاني اول اغازي بود بر پايان اين جنبش كه مي خواست در تاريخ معماري تحولي جديد ايجاد كند.هيچ ساختمان مهمي به اين سبك ساخته نشد.مطالب نظري معماري فوتوريسم همچون توجه به علم وتكنولوژي وجهان اينده وگسست از گذشته وبلند مرتبه سازي همه از مواردي بودند كه بعد ها تاثير بسياري برافكار وطرح هاي معماران مدرن متعالي همچون لوكوربوزيه وگروپيوس وهمچنين سبك هايي چون كانستراكتيوسم وهاي تك گذاشتند.

سبک های معماری. مکتب شیکاگو

مكتب شيكاگو:

شيكاگو در اواخر قرن 19 مركز خطوط راه اهن وارتباط شرق وغرب امريكا بود . در طي دو دهه اخر قرن نوزدهم اولين نمونه هاي ساختمان هاي مدرن به دور از هر گونه تاريخ گرايي و تزيينات در شيكاگو ساخته شد .ساختمان هاي اين دوره بلند مرتبه با اسكلت فولادي بود . اولين مهندس مطرح در اين دوره ويليام لي برون جني بود .جني ساختمان بيمه را بين سال هاي 5-1833 ساخت .بعد از او شركت ها وافراد ديگري مثل شركت برنهم وروت ساختمان شانزده طبقه بلوك مانودناك را بين سال هاي 91-1889 ساختند.ديوار اين برج ديوار باربر وسازه ان فلزي بود .اين برج فاقد هر گونه تزيينات بود.بعد از اين شركت ها شركت د يگري به نام ادلر وساليوان ديگر شركت هاي مهم اين مكتب بود لميي معروف ترين معمار اين سبك به شمار مي رفت . او براي اولين بار شعار" فرم تابع عملكرد" را كه از شعارهاي محوري معماري مدرن بود مطرح كرد .او علاقه زيادي به تزيينات نداشت و هر گونه تزيينات رادر ساختمان رد مي كرد.

ادامه نوشته

سبک های معماری. مکتب هنر نو

مكتب هنر نو:

هنر نو نام سبكي در اروپا بود كه ابتدا در هنرهاي داخلي ومعماري داخلي شروع به فعاليت كرد وسپس با الهام از گذشته واستفاده از مصالح مدرن مانند فولاد وبتن ساختمان هايي با تزيينات فرم هاي طبيعي وگياهي شكل دادند...

ادامه نوشته